نویسنده: دلیر عباسی

یکی از مشکلات اساسی برخی از مسلمانان برداشت نادرست از قرآن و به تعبیری کج فهمی نسبت به آیات قرآنی است، برای درک صحیح آیات فرآن، باید بر لوازم آن از جمله علم به قواعد ادبیات عرب، علوم البلاغی، اصول فقه، ناسخ و منسوخ تاریخ، سیره، علم حدیث، علم رجال، شأن نزول، شرایط و زمان نزول و درک ارتباط آیات و... اطلاع کافی داشت،عدم برخورداری از موارد مذکور منجر به تفسیر به رأی و برداشت‌های نادرست از قرآن توسط برخی مسلمانان و حتی مفسران گردیده است. بدین گونه که آراء و تفکرات باطل خود را با آیات قرآن توجیه می‌کنند و معانی واقعی آن را تحریف می‌نمایند.اینان در واقع به جای اینکه افکار خود را بر قرآن عرضه دارند تا صحت و سقم آن مشخص گردد آیات قرآن را بر تفکرات خویش عرضه دارند و به استفاده‌ی ابزاری از قرآن می‌پردازند.
این مشکل در دنیای حاضر به آفتی برای مسلمانان تبدیل گشته است، چرا که با این برداشت‌های نادرست چهره‌ی بسیار زشتی را از اسلام به جهانیان معرفی می‌نماید، و زمینه‌ی تنفر جهانیان از اسلام و مسلمانان فراهم می‌سازد و به دشمنان دین هم بهانه می‌دهند که بسیار راحت اسلام و مسلمانان را آماج تیرهای خود قرار می‌دهند و این برداشت‌های نادرست از متون دینی را به حساب دین می‌گیرند.
برخی از فقهای متشدد و سخت‌گیر نیز با دیدی کاملاً فقهی و بدون توجه به سیاق و شأن نزول آیات، تفسیری صرفاً فقهی از بعضی آیات ارائه می‌دهند و بدین گونه دینی را که آسان‌گیری از ویژگی‌های بارز آن است به شیوه‌ای بسیار پیچیده به مردم معرفی می‌کنند و مردم با تقلید از آن دچار سختی، مشقت و تنگنا می‌گردند.
دکتر صلاح‌الدین عبدالفتاح خالدی با درک این مهم، به تألیف کتابی تحت عنوان، «تصویبات فی فهم بعض الآیات» پراخته است تا در راستای تصحیح افهام از آیات قرآن گامی ارزشمند برداشته باشد، در این نوشتار به ترجمه و تخلیص برخی از آیات قرآن از این کتاب می‌پردازیم به امید اینکه مورد رضایت حق و خوانندگان عزیز قرار گیرد.

تفسیر آیات 77 تا 80 سوره ی واقعه
إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ * فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ * لا یمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ * تَنزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ یعنی: هر آینه این قرآن گران قدری است در کتابی پنهان یعنی لوح محفوظ قرار دارد جز پاکان یعنی فرشتگان بدان دسترسی ندارند. از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است [1]
آیات فوق از منبع سرچشمه‌ی وحی سخن می‌گویند، سرچشمه‌ی آن را کتاب مکنون که همان لوح محفوظ است معرفی می‌نماید و جز فرشتگان یزدان کسی یعنی شیاطین ناپاک بدان دسترسی ندارند.
برخی تصورشان بر این رفته که منظور از کتاب مکنون همان مصحف شریف و جلد قرآن است و منظور از مطهّرون، مؤمنان دارای وضو هستند. لذا فتاوایی صادر کرده‌اند مبنی بر اینکه کسی که وضو ندارد نمی‌تواند قرآن را لمس کند و یا آن را قرائت نماید چون ناپاکند و برای اثبات رأی خود به این آیات استدلال می‌نمایند.

این برداشت از آیه، برداشتی کاملاً اشتباه است زیرا که آیه از مسلمانان با وضو صحبت نمی‌کند بلکه سخن از منبع وحی و شیوه‌ی ارسال آن به محمدr و باطل نمودن شبهات کافرین است که می‌گفتند شیاطین کمافی السابق به آیات قرآن قبل از رسیدن به محمد دسترسی دارند یا این آیات از سوی اجنه و شیاطین به دست او می‌رسد، پس کلام خداوند نیستند.

قرآن در آیات دیگر این شبه‌ی کفار را ابطال می‌کند آنجا که می‌فرماید: وَإِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ * نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِینُ * عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنْ الْمُنذِرِینَ * بِلِسَانٍ عَرَبِی مُبِینٍ یعنی: این (قرآن) فرو فرستاده‌ی پروردگار جهانیان است ( و همه‌ی سرگذشت‌های مذکور در آن است، و احکام آن تا روز قیامت برجا و واجب الاجرا است).* جبریل آن را فرود آورده است* بر قلب تو، تا از زمره‌ی بیم دهندگان باشی. * با زبان عربی روشن و آشکار[2] یا وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّیاطِینُ * وَمَا ینْبَغِی لَهُمْ وَمَا یسْتَطِیعُونَ * إِنَّهُمْ عَنْ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ یعنی: این قرآن را شیاطین فرو نیاورده‌اند (و بلکه جبریل آن را فرود آورده است). *(اصلاً این کار) ایشان را نسزد، و توانایی (چنین کاری را) ندارد. * قطعاً ایشان از گوش فرا دادن (به فرشتگان و دریافت پیام آسمانی از ایشان) محروم و برکنارند.[3]
مشاهده می‌کنیم که آیات فوق از مصدر و شیوه‌ای نزول وحی سخن رانده‌اند و بیان می‌دارند که شیاطینی را یارای دسترسی به این قرآن و ارسال آن به محمد نیست و جز ملایک پاک خداوند و خصوصاً روح الامین (جبریل) کسی دیگر را توانایی لمس و حمل آن نیست.
سید قطب همانند جمهور صحابه و تابعین و مفسرین و علمای معاصر بر این رأی است که این آیات در رد نظریه‌ی مشرکان است که معتقد بودند که شیاطین این قرآن را ساخته و پرداخته کرده و به دست محمد می‌رسانند و محمد با اجنه و شیاطین در ارتباط است و او کاهن و مجنون است و کلام او از اساطیر پیشین است.
می‌فرمایند که این قرآن، خودش، مصدر ارسالش و شیوه‌ی ارسالش همه کریم و گرانقدر و ارزشمند هستند.
ابن عباس، علقمة التابعی، قتادة، ابی العالیة و مالک، سعید ابن جبیر، سلمان فارسی و انس بن مالک همه از صحابه و تابعینی هستند که اینگونه معتقد بوده‌اند.
لذا نتیجه می‌گیریم که آیه در رابطه با موضوع احکام مسح قرآن نیست چون در این صورت آیه نه با قواعد ادبیات عرب همخوانی دارد و نه تجربه بشری در طول تاریخ مؤید آن است.
«لا» در لایمسه لا نفی است نه لای نهی چرا که می‌فرماید غیر پاکان آن را لمس نمی‌کنند. نمی‌فرماید: نباید غیر پاکان آن را لمس نمایند. و ما عملاً می‌بینیم که روزانه هزاران کافر که وضو سهل است دارای حدث اکبر هم نیستند به قرآن دست می‌زنند. پس ضمانت اجرای آن کجا خواهد بود و آیا خداوند نمی‌دانست که بی‌وضوها هم به آن دست می‌زنند پس چرا فرموده بی‌وضوها به آن دست نمی‌زنند؟
حال به احادیث مراجعه کنیم تا ببینیم که آیا شخص بی‌وضو از لمس و قرائت قرآن منع شده است یا خیر؟
حدیثی وجود دارد که ابوبکر بن محمد بن عمرو بن حزم آنرا از پدرش و آن هم از پدربزرگش روایت کرده که پیامبر فرموده است: «لا یمُسُّ القُرآنَ إِلّا طاهِرٌ» و حاکم و بیقهی و طبرانی و الدارقطنی آنرا روایت کرده‌اند.
این حدیث جزو احادیث ضعیف است و نمی‌توان بدان اعتماد نمود. امام شوکانی در نیل الأوطار می‌فرماید: یکی از راوایان این حدیث، سوید بن ابی حاتم است که مورد اعتماد نیست و طبرانی فرموده است که این حدیث فقط از یک نفر روایت شده و جزو احادیث آحاد است. امام نووی و ابن کثیر و حکیم بن حزام آنرا ضعیف دانسته‌اند.
لذا مادامیکه آیه در این رابطه نیست و حدیث مذکور هم ضعیف است، حکم لمس و قرائت قرآن توسط فرد بی‌وضو امری مباح می‌باشد؛ اگرچه داشتن وضو هنگام حمل و لمس قرائت و قرآن مستحب و افضل است. امام نووی می‌فرماید: «اجمع المسلمون علی جواز قراءَة القرآنِ للمحدث الحدث الأصغر و الأفضل أَن یتوضأً لها» یعنی: «مسلمانان بر جواز قرائت قرآن برای شخص بی‌وضو اجماع نموده‌اند اگرچه بهتر ان است که برای این مهم وضو گرفت.» و امام الحرمین و دیگران گفته‌اند که «لایقال قراءَةُ القرآنِ للمحدث مکروهةٌ فقد صح عن النبی علیه السلام اَنَّهُ کان یقرأُ القرآنَ مع الحَدَثَ» یعنی: در هیچ جایی گفته نشده که قرائت قران برای فرد بی‌وضو مکروه است به صورت صحیح از پیامبرr روایت شده که بدون وضو هم قرآن خوانده است.
فقهای متشدد و سخت‌گیر از سر دلسوزی و یا ناآگاهی و دشمنان آگاه و کینه‌توز عملاً کاری کرده‌اند که مسلمانان با قرآن فاصله بگیرند و نتیجه اینگونه شده است که قرآن مهجور بماند و رنگ و بویی در زندگی ما مسلمانان نداشته باشد تا جایی که پیامبر r از محضر خداوند شکایت می‌کند. وَقَالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً یعنی: و پیغمبر (شکوه کنان از کیفیت برخورد مردمان با قرآن) عرض می‌کند، پروردگارا! قوم من این قرآن را (که وسیله‌ی سعادت دو جهان بود) رها و از آن دوری کرده‌اند (و از ترتیل و تدبر و عمل بدان غافل شده‌اند). [4]
و عملاً می‌بینیم تنها استفاده‌ی قرآن در میان خانوده‌های بسیاری از مسلمانان عبارت است از:
- نگهداری آن به عنوان تبرک و قرار دان آن در پارچه‌ای روی تاقچه‌.
- نوشتن دعا.
- بوسیدن و احترام ظاهری از آن.
- قرار دان پشت سر زنانی که تازه وضع حمل کرده‌اند و ...
در حالی که احترام از قرآن، درک صحیح از آن و عمل به آن می‌باشد. اصل در دین خدا بر ساده‌گیری است چنانچه قرآن در این رابطه می‌فرماید: ... یرِیدُ اللَّهُ بِکُمْ الْیسْرَ وَلا یرِیدُ بِکُمْ الْعُسْرَ... یعنی: خداوند آسایش شما را می‌خواهد وخواهان زحمت شما نیست [5]و پیامبر در حدیثی سه بار تکرار فرمود که: «الا هَلَکَت المتنطعون». نیز بخاری در حدیثی آورده است که: «ما خُیرَ رسولُ اللهِ r بینَ اَمْرَینِ إِلّا اختارَ اَیسَرَهُما مالم یکُنْ اِثماً» یعنی:« رسول خدا r در میان دو امر آسان‌ترین آن‌ها را بر می‌گزیند مادامی که امر آسان‌تر، گناه نمی‌بود.»


پاورقی‌ها:
------------------------------------------------
[1]- قرآن کریم، سوره‌ی واقعه، آیه‌ 77-80.
[2]- قرآن کریم، سوره‌ی شعرا، آیه‌ 195- 192.
[3]- قرآن کریم، سوره‌ی شعرا، آیه‌ 210-212.
[4]- قرآن کریم، سوره‌ی فرقان، آیه‌ی 30
[5]- قرآن کریم، سوره‌ی بقره، آیه‌ی 185.